حکمتـــ خدا - دل نوشت شخصی حمزه پاپی
سفارش تبلیغ
صبا ویژن

حکمتـــ خدا

تنهانجاتیافتهیکشتی،اکنونبهساحلاینجزیرهدورافتاده،افتادهبود. اوهرروزرابهامیدکشتینجات،ساحلراوافقرابهتماشامینشست. سرانجامخستهوناامید،ازتختهپارههاکلبهایساختتاخودراازخطراتمصونبداردودرآنلختیبیاساید. اماهنگامیکهدراولینشبآرامشدرجستجویغذابود،ازدوردیدکهکلبهاشدرحالسوختناستودودیازآنبهآسمانمیرود. بدتریناتفاقممکنافتادهوهمهچیزازدسترفتهبود. ازشدتخشمواندوهدرجاخشکاشزد. فریادزد: « خدایــــــــــــا! چطورراضیشدیبامنچنینکاریبکنی؟ » صبحروزبعدباصدایبوقکشتیایکهبهساحلنزدیکمیشدازخوابپرید. کشتیایآمدهبودتانجاتشدهد. مردخسته،وحیرانبود. نجاتدهندگانمیگفتند: "خداخواستکهمادیشبآنآتشیراکهروشنکردهبودیببینیم"




تاریخ : یکشنبه 93/6/2 | 1:16 عصر | نویسنده : حمزه پاپی | نظر


  • paper | فروش رپورتاژ | برف نوشته دیزاین
  • خرید لینک | اسکریپت های آسان