**بیاد مردان هورالعظیم و فتح المبین*
به آنان که چون پرده بالا زدند / قدم در حریم تماشا زدند
به آنان که کارون خروش آمدند / چنان خون کارون به جوش آمدند
به آنان که زخمی ترین بوده اند / شهیدان میدان مین بوده اند
همانان که از مهر فرزند خویش / بریدند یکباره پیوند خویش
بریدند تا وصل آسان شود / نیستانه درد درمان شود
همانان که روح و روان داشتند / سفرنامه ی آسمان داشتند
همانان که دلداده ی او شدند / کبوتر کبوتر پرستو شدند
پرستو پرستو فراز آمدند / و بی سر، سرافراز باز آمدند
که این خطه خاک سرافرازی است / همه همت و شور جانبازی است
به تکبیر آن دم که دم می زدند / سکوت زمان را به هم می زدند
شب عاشقی را رقم می زدند / همانان که بر مین قدم می زدند
از آنان که تنها پلاکی به جاست / کمی استخوان، مشت خاکی به جاست
الهی به آوازه این حریم / به هورالهویزه به هورالعظیم
به دشتی که پیوسته عباس داشت / که بی دست هم خیمه را پاس داشت
به رمزی که چون نام خیبر گرفت / غریبانه از ما برادر گرفت
خبر بود و تکرار خمپاره ها / جگرگوشه ها، پاره پاره رها
خطر، رمل، توفان شن، ماسه ها / زمین، مین، کمین، رد قناسه ها
خطر پشت هر لحظه پا می گرفت / زیاران ما دست و پا می گرفت
و آن لحظه هایی که خمپاره شصت / میان نماز عزیزان نشست
نمازی که یک رکعتش پاره شد / تشهد پر از موج خمپاره شد
کجایند مردان والفجر هشت / که از خونشان دشت گلپوش گشت
کجایند مردان فتح المبین / کجایند اسطوره های یقین
کجایند آنان که بالی رها داشتند / گذرنامه کربلا داشتند
کجایند آنان که فردایی اند / همانان که فردا تماشایی اند...
.: Weblog Themes By Pichak :.