مردی در حالی که به قصرها و خانه های زیبا مینگریست
به دوستش گفت: وقتی این همه اموال رو تقسیم میکردن ما
کجا بودیم. دوست او دستش رو گرفت و به بیمارستان برد و گفت:
وقتی این بیماریها رو تقسیم میکردن ما کجا بودیم!!!!
خدایا واسه داده ها و نداده هات شکر...
الهی!یک ذهن آرام.....
یک تن سالم......
یک خواب شیرین....
یک خیال راحت...
یک روز قشنگ.....
یک خبر خوش......
یک خوشی از ته دل....
نصیب همه دوستان کن....
آمین
تاریخ : پنج شنبه 94/9/12 | 5:37 عصر | نویسنده : حمزه پاپی | نظر
.: Weblog Themes By Pichak :.