هدیه پدر بزرگ . . . - دل نوشت شخصی حمزه پاپی

هدیه پدر بزرگ . . .

 

در منزل دوستی که پسرش دانش‌آموز ابتدایی و داشت تکالیف درسی‌اش را انجام می‌داد بودم

 

زنگ منزل را زدند و پدربزرگ خانواده از راه رسید.

پدربزرگ با لبخند، یک جعبه مداد رنگی به نوه‌اش داد و گفت: این هم جایز? نمر? بیست نقاشی‌ات.

 پسر ده‌ساله، جعب? مداد رنگی را گرفت و تشکر کرد و چند لحظه بعد گفت:

بابابزرگ بازهم که از این جنس‌های ارزون قیمت خریدی الآن مداد رنگی‌های خارجی هست که ده برابر این کیفیت داره.

 

مادر بچه گفت:

می‌بینید آقاجون؟ بچه‌های این دوره و زمونه خیلی باهوش هستند. اصلاً نمی‌شه گولشون‌زد و سرشون کلاه گذاشت.

 داستان ارزش یک هدیه - حتما بخونید داستان فوق العاده ای هست

پدربزرگ چیزی نگفت.

 

برایشان توضیح دادم که این رفتار پسربچه نشان? هوشمندی نیست،

همان‌طور که هدی? پدربزرگ برای گول زدن نوه‌اش نیست.

و این داستان را برایشان تعریف کردم

 

آن زمان که من دانش‌آموز ابتدایی بودم، خانم‌بزرگ گاهی به دیدنمان می‌آمد و به بچه‌های فامیل هدیه می‌داد، بیشتر وقت‌ها هدیه‌اش تکه‌های کوچک قند بود.

 

بار اول که به من تکه قندی داد یواشکی به پدرم گفتم:

این تکه قند کوچک که هدیه نیست

 

پدرم اخم کرد و گفت:

خانم‌بزرگ شما را دوست دارد هر چه برایتان بیاورد هدیه است،

 

وقتی خانم‌بزرگ رفت، پدر برایم توضیح داد که در روزگار کودکی او، قند خیلی کمیاب و گران بوده و بچه‌ها آرزو می‌کردند که بتوانند یک‌تکه کوچک قند داشته باشند.
خانم‌بزرگ هنوز هم خیال می‌کند که قند، چیز خیلی مهمی است.

 

بعد گفت:

ببین پسرم، قند دان خانه پر از قند است،

اما این تکه قند که مادر جان داده با آن‌ها فرق دارد،

چون نشان? مهربانی و علاق? او به شماست.

این تکه قند معنا دارد ، آن قندهای توی قند دان فقط شیرین هستند اما مهربان نیستند.

 

وقتی کسی به ما هدیه می‌دهد،

منظورش این نیست که ما نمی‌توانیم، مانند آن هدیه را بخریم،

منظورش کمک کردن به ما هم نیست.

او می‌خواهد علاقه‌اش را به ما نشان بدهد

می‌خواهد بگوید که ما را دوست دارد

و این، خیلی باارزش است.

 

 این چیزی است که در هیچ بازاری نیست

و در هیچ مغازه‌ای آن را نمی‌فروشند.

 

چهل سال از آن دوران گذشته است و من هر وقت به یاد خانم‌بزرگ و تکه قندهای مهربانش می‌افتم،

دهانم شیرین می‌شود،

کامم شیرین می‌شود،

جانم شیرین می‌شود.....

 

همه می‌توانند پولدار شوند ول? همه نمی‌توانند "بخشنده "شوند؛ پولدار? ?ک مهارته و بخشندگ? ?ک فض?لت

 

همه می‌توانند درس بخوانند اما همه " فهم?ده " نمی‌شوند؛ باسواد? ?ک مهارته اما فهم?دگ? ?ک فض?لت

 

همه ?اد می‌گیرند زندگ? کنند اما همه نمی‌توانند ز?با زندگ? کنند؛ زندگ? ?ک عادته اما ز?با زندگ? کردن ?ک فض?لت...

 

 زندگی‌تون پر از این فضیلت ها



منبع skylove.ir




تاریخ : یکشنبه 96/10/10 | 8:26 عصر | نویسنده : حمزه پاپی | نظر


  • paper | فروش رپورتاژ | برف نوشته دیزاین
  • خرید لینک | اسکریپت های آسان